تاریخ : جمعه, ۲۶ بهمن , ۱۴۰۳ Friday, 14 February , 2025

اخبار ویژه

شاعر بلند آوازه آذربایجان درگذشت پدر کسی که بهشتی زیر پایش نیست ولی زندگی را بهشت می کند روابط عمومی و جایگاه برباد رفته جایی که ما بودیم سگ صاحبش را نمی شناخت احیای امیدها برای احیای دریاچه در سایه مدیریت جدید خطر اعتیاد اینترنتی/ کودکان را دریابید اقدامات کافی برای واگذاری تراکتور انجام شده است برگزاری جشنواره شب چلّه در شهرستان‌های آذربایجان شرقی نوآوری باید به گفتمان مدیریتی تبدیل شود کاهش سوال برانگیز بودجه آذربایجان شرقی در سال آینده مال بد بیخ ریش صاحبش بهبود حاصلخیزی خاک و کاهش تخریب منابع طبیعی از مزایای کشت حبوبات دیدار هیئت نمایندگان اتاق تبریز با سرپرست معاونت هماهنگی امور اقتصادی استانداری آذربایجان‎‌شرقی اجرای بیش از ۷۰۰ برنامه مختلف به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب در بخش کشاورزی آذربایجان شرقی جشن خودکفایی بیش از ۴ هزار مددجوی کمیته امداد در آذربایجان شرقی مجرمان سایبری در کمین افراد فعال در حوزه ارزهای دیجیتال نوین در دیدار با پزشکیان چه گفت؟! برف هم حریف آلودگی هوای تبریز نشد پرورش بیش از دو هزار اسب در استان آذربایجان شرقی

7

داستان نویس باید صدای جامعه‌ی خویش باشد

  • کد خبر : 1974
  • ۳۱ مرداد ۱۴۰۲ - ۲۲:۰۲
داستان نویس باید صدای جامعه‌ی خویش باشد
طنین باران، حسن ثمودی یکی از پرکارترین نویسنده‌های تبریز است. او علیرغم جوانی از نویسنده‌های شناخته شدۀ استان است. ثمودی در سال ۱۳۶۶ متولد شده، تحصیلات عالی خود را در رشتۀ ژنتیک مولکولی به پایان رسانده است.

داستان را از اتاق فکرهای حوزه هنری شروع کرده و اولین مجموعه داستان کوتاه او به نام “اؤزگه” در سال ۱۳۹۶ چاپ و نشر گردید. حسن ثمودی جوایزی را از جشنواره‌های داستان کوتاه به یادگار دارد. اولین رمان او به نام “دردین داغلارا” در سال ۱۴۰۰ از طریق انتشارات پایتخت نشر گردید.

نظرتان در مورد وضعیت داستان امروز تبریز چیست؟

اگر تعارف را کنار بگذاریم، داستان تبریز اصلا حال خوشی ندارد. این روزها کمتر داستان خوبی در تبریز دیده می‌شود. در محافل داستان‌نویسی هم کمتر داستان خوب می‌شنویم. کتاب‌های داستان عجولانه و با ایراداتی اساسی چاپ می‌شوند. جلسات رونمایی آنچنانی و جشن‌های امضاء برای چنین کتاب‌ها نیز متاسفانه در این شهر هیچ فایده‌ای برای اهالی داستان ندارد. 

با توجه به سابقه‌ای که این صنعت ادبی در تبریز دارد و با اینکه این شهر بزرگانی چون طالبوف، باغچه‌بان، بهرنگی، ساعدی و بسیاری دیگر را در دامان خود پرورانده، چرا به جای پیشرفت، پسرفت کرده‌ایم؟

دلیل اصلی آن، ارتباط نداشتن ادیبان با خود و سایر هنرمندان است. در این شهر یک نویسنده کمترین ارتباط را با نویسندگان دیگر دارد. ارتباط  نویسندگان باهم، همگرایی و نشست علمی با اساتید دانشگاه جای خود را به محافل کافه‌ای دیدارهای دوستانه داده است که نویسندگان صرفا برای وقت‌گذرانی در این محافل شرکت می‌کنند. از سویی ارتباط ما با ادیبان کشورهای همسایه قطع شده است، حتی همسایگانی که صاحب فرهنگ و زبان مشترکی نیز هستند، کمترین ارتباط را با ما دارند. انگار همه چیز دست به دست هم داده است تا ما فعلا ادبیات را جدی نگیریم.

چرا محافل داستان‌نویسی و جلساتشان به کافه‌ها کشیده شده است؟ در گذشته نویسندگان برای دورهم‌نشینی به کافه‌ها می‌رفتند و برای جلسات ادبی خود، اماکن دیگری در خور آن در نظر گرفته می‌شد. چرا امروز، بیشتر جلسات در کافه‌ها برگزار می‌شود؟

در گذشته دانشگاه‌ها بار علمی ادبیات و نشست‌ها را به دوش می‌کشیدند. ادبیات هم مثل بقیه رشته‌ها رسمی و علمی بود. این بخش از ماجرا گویی امروز حذف شده است و متاسفانه هیچ ارگانی حاضر به پذیرش مسئولیت آن نیست. از گذشته فقط کافه‌های آن مانده است. نکته‌ی خیلی مهم اینکه، دانشگاه‌ها محرک نویسنده‌ها و به قولی محفلی برای تربیت نویسنده بوده‌اند. نشست‌ها و محافل بین‌المللی از بعدی دیگر، جایی برای سنجش و قیاس این رشتۀ ادبی در شهر و کشور بوده است. در این محافل نویسنده‌ی بومی با فعالیت نویسندگان مطح کشورهای دیگر مستقیم آشنا می‌شد و همین اهرمی بود برای تولید محتوا. نویسنده هم با دانشگاه ارتباط داشت هم با کافه. الان نویسنده‌های بی‌انگیزه‌ای داریم که فقط در کافه‌ها حضور دارند، آن هم راکد و بدون خروجی.

آیا وجود رشته‌ای مرتبط با داستان‌نویسی در دانشگاه‌ها می‌تواند این معضل را حل کند؟

مطمئنا به حل این مشکل کمک‌ خواهد کرد، ولی نمی‌تواند همه‌ی مشکلات ما را حل کند. بیمه‌ی نویسنده، رفاه و معاش نویسنده همیشه موانع رشد نویسندگان این خطه بوده است.

برگزاری جلسات داستان‌نویسی در کافه‌ها و دیگر اماکن غیرمرتبط چه تاثیری در این صنعت ادبی می‌تواند داشته باشد؟

با همه‌ی نقدها و واکنش‌ها به وجود چنین محافلی، تنها راه زنده‌مانی داستان همین جلسات هستند. ما چیزی برای از دست دادن نداریم. آنقدر باید بنویسیم و در این محفل‌ها با افراد با سلیقه‌های فکری متفاوت نشست و برخاست کنیم تا از درون این جلسات حداقل چند نفر به ادبیات و جامعه معرفی شوند.

جلسات داستان‌خوانی و نقد در مکان‌هایی که برای چنین کاری مناسب نیستند، با طیف متنوعی از مخاطبین آن مکان، چطور می‌تواند در تربیت نویسنده موفق باشد؟

مطمئنا باید ساعت معین و روز ثابتی برای خوانش و نقد داستان داشته باشند. همین مسئله مخاطبین علاقمند را جذب خواهد کرد. ممارست و دایمی بودن جلسات، در مفید و تاثیرگذار بودن آنها نقش پررنگی دارد. جذب نویسنده‌های جوان و راهنمایی آنها شاید رسالت همین جلسات باشد.

جامعه‌ی امروز چه نیازی به داستان و داستان‌نویس دارد؟

داستان شروع تحول یک شخصیت است. تک‌تک ما انسان‌ها هر روز و هرلحظه به تلنگری نیاز داریم، تلنگر برای حرکت، نیاز برای بهتر شدن. خب! چه ابزاری بهتر از داستان. داستان‌نویسی که صدای جامعه خویش باشد می‌تواند باعث تحول مردمان آن جامعه شود.

لینک کوتاه : https://taninebaran.ir/?p=1974

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 1در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 1
  1. از زحماتتون سپاسگزارم
    به مطالب ارزنده‌ای اشاره شده. کاش به شهرت‌طلبی، دغدغه‌ی مشهور شدن یک‌شبه‌ی نوقلمان هم اشاره‌ای می‌شد.
    آرزوی توفیق روزافزون دارم.

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

برچسب ها
ارتباطات شهرداری منطقه هشت تبریز استاندار آذربایجان شرقی استاندار آذربایجان‌شرقی اقتصاد بنیاد مسکن انقلاب اسلامی آذربایجان شرقی بنیاد مسکن انقلاب اسلامی استان آذربایجان شرقی بهروز حسین زاده بهروز حسین زاده مربی تیم‌ملی کاتای نونهالان تخلف دانشگاه تبریز دانشگاه علوم پزشکی تبریز رئیس دانشگاه علوم پزشکی تبریز رئیس سازمان جهادکشاورزی استان آذربایجان شرقی روابط عمومي سازمان مديريت و برنامه‌ريزي آذربايجان شرقي روابط عمومی دانشگاه تبریز روابط عمومی شرکت گاز استان آذربایجان شرقی روابط عمومی مدیریت شعب بانک توسعه تعاون آذربایجان شرقی روابط عمومی و امور رسانه حفاظت محیط زیست آذربایجان شرقی روابط‌عمومی اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی آذربایجان شرقی روح الله رشیدی روز معلم سازمان جهاد کشاورزی استان آذربایجان شرقی سازمان جهادکشاورزی استان آذربایجان شرقی شرکت آب و فاضلاب آذربایجان شرقی شرکت عمران سهند شرکت گاز استان آذربایجان شرقی شهرام دبیری شهرداری تبریز شهرداری منطقه هشت تبریز صادرات طنین باران طیبه شایان محیط زیست مدیرکل بهزیستی آذربایجان شرقی مشروطه معصومه درخشان هیئت کاراته آذربایجان شرقی هیات کاراته استان آذربایجان شرقی وابط عمومی مدیریت شعب بانک توسعه تعاون آذربایجان شرقی ورزش پایگاه خبری طنین باران پیام تسلیت کاراته کمیته امداد کمیته امداد آذربایجان شرقی