برای درک بهتر موضوع چنین بیان کنیم آذربایجان شرقی که از آن به عنوان قطب کاراته ایران یاد می شود از ٢١٢ فرصت مدال انتخابی تیم ملی فقط توانست به ١ مدال طلای کومیته نوجوانان مردان و ۴ مدال کاتای انفرادی و تیمی بزرگسالان اکتفا کند. با در نظر گرفتن مدالهای کاتای باشگاه شاهین که سالها قبل از قهرمانان ایران و لیگ های جهانی می باشند و تنها مدال طلای کومیته که توسط صباح پور و با تمرین در باشگاه شخصی خودشان بدون کوچکترین امکانات و حمایتی از هیات کاراته به آن دست پیدا کردند، نتیجه میگیریم؛ حاصل ٣۵ ماه شعار تو خالی هیات کاراته وقت، محمد افسری و تیم کاریش در هیات و ارائه آمار و ارقام و گزارش خیالی بروی کاغذ، وضعیت کاراته استان را از فاجعه و بحران به مرگ واقعی تبدیل کرده است و به جای استعفا و کناره گیری با بی خیالی تمام به کار خود ادامه می دهد، گویی ماموریت دارد مرگ را بر عضلات کاراته استان تزریق کند که البته فقط در این راه کاملا موفق عمل کرده است.
از آنجایی که افسری در نشست خبری ١٨ بهمن ١۴٠٢ در میان اصحاب رسانه اظهار داشتند: زمانی که ما هیات کاراته استان را تحویل گرفتیم هیچ چیز در هیات کاراته استان نبوده است و این گفته سند می شود،حتی در بحث سخت افزاری هیات لامپ هم نداشته است و … که به نظر میرسد طبق روایت خودشان از ٣۵ ماه قبل، افسری مخروبه ای بنام هیات استان تحویل گرفته که نه قهرمان، نه مربی، نه پیشکسوت و حتی لامپ هم نداشته است و ایشان در مدت ریاست خودشان هیات کاراته را آباد کرده اند که این آبادی کاه گلی در زلزله ٨ ریشتری انتخابی تیم ملی منجر به دفن کاراته استان زیر خروارها خاک و آوار گردید و با افتخار جنازه متلاشی شده قطب کاراته ایران ( آذربایجان شرقی)را به دلیل عدم کارایی و توانایی در مدیریت هیات استان برای خانواده بزرگ کاراته به نمایش گذاشت.
به گفته خسرو دانش بنیانگذار کاراته استان و کسی که در سمت مخالفین سرسخت هیات در کنار پیشکسوتان، مربیان و قهرمانان حضور دارد، انگار محمد افسری ماموریت دارد تا قبر کاراته استان را کنده و شخصا دفن نماید تا خیالش راحت باشد که در کاراته استان چیزی برای نابودی باقی نماند.

مخالفین مدیریت فعلی هیات معتقدند، کسانی که سکان کاراته استان را در دست دارند مدیریت ورزش را یاد نگرفتهاند،اما چون شومن های خوبی هستند هر چند وقت یکبار دورهمی در هیات گرفته، دوستان خود را دعوت و از عملکرد های نداشته شان تعریف و تمجید میکنند و آمارهایی را از روی کاغذ به رسانه ها ارائه میدهند که کاراته استان صعود کرده و در حال رشد است، کاری که ٣۵ ماه هست انجام میدهند،در حالی که شاهد هستیم نعش کاراته برزمین مانده و کسی به حالش گریه نمیکند.اینکه با میزبانی برای اردوی تیم ملی کومیته نوجوانان و یا رایزنی برای میزبانی تیم ملی کاتا بخواهند برای حفظ میز مدیریتی خود در ریاست هیات کاراته استان آخرین تلاشها را انجام داده تا دیدگاه جامعه کاراته را نسبت به هیات استان تغییر دهند نیز نمیتواند ٣۵ ماه عدم توانایی و عدم مدیریت کاراته استان را توجیح کند و جامعه آگاه کاراته میداند رزومه کاری هیات های ورزشی فقط با مدال آوری شمارش میشود نه برگزاری کلاس و میزبانی اردوهای تیم ملی.
متاسفانه بی توجهی به هشدارهای پیشکسوتان و مربیان در سالهای گذشته و تقاضای اکثریت جامعه کاراته از متولیان و مسئولین ورزش استان برای کناره گیری محمد افسری از ریاست هیات استان برای حفظ بقایای پیکر بی جان کاراته موجب سقوط هر چه بیشتر این ورزش نسبت به سالهای اخیر شده است چرا که ۵ مدال از ٢١٢ فرصت مدال در انتخابی تیم ملی که ۴ مدال مربوط به کاتای انفرادی و تیمی مردان بوده، شکست تیم های هیات کاراته استان در لیگ برتر در هفته اول با سه باخت پی در پی، و آینده سازان در هفته دوم، عدم ارائه برنامه سالانه هیات از زمان تصدی میز ریاست، ارائه آمار و ارقام واهی وغیر واقعی به رسانه ها، عدم فعالیت اکثر کمیته ها بخصوص کمیته استعدادیابی هیات در ٣ سال گذشته که مهمترین رکن هیات های ورزشی میباشد، عدم تشکیل اردوی تیم استان در ٣۵ ماه و عدم توانایی در قهرمان پروری طبق آمار فدراسیون کاراته و مهمترین آن عدم برگزاری مجمع سالیانه هیات برای ارائه عملکردشان تا اعضاء مجمع برای ادامه فعالیتشان تصمیم گیری کند و… نشان از عدم توانایی افسری و تیم کاریش در هیات استان بوده است.
در واقع اگر رئیس هیات کاراته در ٣۵ ماه گذشته که نزدیک به سه چهارم زمان مدیریتیش محسوب میشود، نتوانسته است کاری برای رشد و پیشرفت کاراته استان انجام دهد و به جای روند صعودی با برنامه و مشاوره های غلط سقوط هر چه بیشتر کاراته استان را رقم زده است، قطع به یقین در ١٣ ماه مانده از زمان ریاستش هم نمیتواند گره ای از مشکلات کاراته استان باز کند و کاراته استان را در باتلاقی از ناکارآمدی و عدم توانایی برای سالهای زیاد غرق خواهد نمود.