تاریخ : شنبه, ۲۷ بهمن , ۱۴۰۳ Saturday, 15 February , 2025

اخبار ویژه

شاعر بلند آوازه آذربایجان درگذشت پدر کسی که بهشتی زیر پایش نیست ولی زندگی را بهشت می کند روابط عمومی و جایگاه برباد رفته جایی که ما بودیم سگ صاحبش را نمی شناخت احیای امیدها برای احیای دریاچه در سایه مدیریت جدید خطر اعتیاد اینترنتی/ کودکان را دریابید اقدامات کافی برای واگذاری تراکتور انجام شده است برگزاری جشنواره شب چلّه در شهرستان‌های آذربایجان شرقی نوآوری باید به گفتمان مدیریتی تبدیل شود کاهش سوال برانگیز بودجه آذربایجان شرقی در سال آینده مال بد بیخ ریش صاحبش بهبود حاصلخیزی خاک و کاهش تخریب منابع طبیعی از مزایای کشت حبوبات دیدار هیئت نمایندگان اتاق تبریز با سرپرست معاونت هماهنگی امور اقتصادی استانداری آذربایجان‎‌شرقی اجرای بیش از ۷۰۰ برنامه مختلف به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب در بخش کشاورزی آذربایجان شرقی جشن خودکفایی بیش از ۴ هزار مددجوی کمیته امداد در آذربایجان شرقی مجرمان سایبری در کمین افراد فعال در حوزه ارزهای دیجیتال نوین در دیدار با پزشکیان چه گفت؟! برف هم حریف آلودگی هوای تبریز نشد پرورش بیش از دو هزار اسب در استان آذربایجان شرقی

2
هشدارها جدی هستند

مرگ دریاچه نزدیک است

  • کد خبر : 2120
  • ۱۲ مهر ۱۴۰۲ - ۱۳:۵۵
<strong>مرگ دریاچه نزدیک است</strong>

مسئولان دولتی می گویند آسوده بخوابید که ما بیداریم و هیچ خطری شما را تهدید نمی کند؛ اما کارشناسان زیست محیطی هشدار می دهند که دریاچه در حال خشک شدن است و طوفان های نمکی در راهند. کدامیک راست می گویند؟ شاید هیچکدام، شاید هر دو و شاید هم هریک بخشی از واقعیت را بزرگ […]

مسئولان دولتی می گویند آسوده بخوابید که ما بیداریم و هیچ خطری شما را تهدید نمی کند؛ اما کارشناسان زیست محیطی هشدار می دهند که دریاچه در حال خشک شدن است و طوفان های نمکی در راهند. کدامیک راست می گویند؟ شاید هیچکدام، شاید هر دو و شاید هم هریک بخشی از واقعیت را بزرگ نمایی می کنند.

خبرنگاران با صحبت های متناقضی که از دو طرف می شنوند گیج شده اند. به طبع آنها مردم نیز سردرگم مانده اند. اجدادمان ضرب المثلی جالبی دارند که می گوید: اگر می خواهی سعادتمند شوی پای صحبت کسانی بنشین که نصیحت هایشان تو را می گریاند نه پای صحبت کسانی که حرف هایشان تو را می خنداند. پس تصمیم گرفتم در قامت کسی که معتقد است همه چیز خوب است و مشکلی وجود ندارد به سراغ متخصصی بروم که دل پری دارد و خود نیز هنگام مصاحبه با من از شدت نگرانی بغض می کرد و گاه اشک می ریخت.

آقای دکتر بهروز ساری صراف متخصص در رشته جغرافیای طبیعی از دانشگاه تبریز و دارای مدرک دکترای اقلیم شناسی است. در ابتدای مصاحبه و قبل از هر سوالی به ایشان خاطر نشان کردم قرار نیست با سوالاتم لی لی به لالایش بگذارم بلکه با کسی روبروست که جانب مسئولان را گرفته و معتقد است گرمایش هوا دروغ کشورهای پیشرفته است. همه مشکلات دریاچه ناشی از تغییرات اقلیمی است نه کم کاری مسئولان و قرار است با آمدن فصول پربارش سال بسیاری از این مشکلات برطرف شوند.

همانطور که همه می دانیم وقتی بدن انسان زخمی و مجروح می شود بلافاصله سیستم های ترمیمی بدن فعال می شوند و جراحات بوجود آمده را درمان می کنند. به باور بسیاری از کارشناسان زیست محیطی و مسئولان دولتی، کره زمین هم مثل بدن انسان سیستم بسته و خود ترمیمی دارد. همچنین قدرت کافی برای بازیابی و احیای خود را داراست. پس گرمایش یک خطر جدی محسوب نمی شود و لازم نیست نگران حال زمین باشیم.

  •  آقای دکتر به عنوان اولین سوال بفرمایید این همه هیاهو در مورد خطرات ناشی از گرمایش زمین برای چیست و چقدر نگران کننده هستند؟

دکتر صراف: رشته تخصصی من در همین زمینه است. با نهایت اشراف اطلاعاتی به عرضتان می رسانم که بحث گرمایش زمین بسیار جدی است و تاثیراتی که بر جای می گذارد بسیار ناگوار وتاسف بار خواهند بود. هشدارهای من برای ۲۰ الی ۳۰ سال آینده هستند. آینده نزدیکی که ما و فرزندانمان در آن زندگی می کنند. من هم قبول دارم که در مقیاس تاریخ کره زمین، صد سال و دویست سال چیزی نیست و تهدیدات بوجود آمده در طول ۲۰۰ الی ۳۰۰ سال آینده از بین می روند اما قطعا تا آن زمان من و شما و چند نسل بعد از ما که در استان های همجوار با دریاچه ارومیه زندگی می کنند از بین خواهند رفت و یا درگیر بیماری های خطرناک ریوی و سرطان های متعدد خواهند شد. برای درک بیشتر فاجعه یک مثال تاریخی می زنم. در جنگ جهانی دوم کشورهای چند قاره با یکدیگر وارد جنگ شدند. بیش از ۷۰ میلیون انسان کشته شدند؛ چند برابر این تعداد معلول و ناقص العضو شدند؛ چندین و چند برابر این تعداد یتیم و آواره شدند و آبادانی های بسیاری به ویرانی مبدل شدند. بعد از پایان جنگ و برجای ماندن همه این اتفاقات تلخ بود که اتحادیه اروپا شکل گرفت. همان کشورهای اروپایی که دشمن هم بودند زیر یک پرچم گرد هم آمدند و قاره های اروپا و آمریکا دست دوستی به یکدیگر دراز کردند؛ اما سوال اینجاست به چه بهایی؟ آیا فراموش کرده ایم که تاوان دوستی اروپایی های امروز، مرگ و نابودی میلیون ها انسان دیروز در سراسر جهان بوده است؟ متاسفانه در بحث گرمایش هوای زمین و خشک شدن دریاچه ارومیه نیز همینطور خواهد شد. آیا می توان به نسل امروز و فردا بگوییم نگران نباشید بعد از مرگ شما وضعیت به خودی خود اصلاح خواهد شد؟ بر اثر گرمایش هوا حال زمین یا دریاچه ارومیه بد نمی شود؛ این حال انسان هاست که بد خواهد شد. انسان هایی که هم اکنون زندگی می کنند. حتی به کل کشور هم فکر نمی کنم، به انسان هایی فکر می کنم که در استان های همجوار دریاچه ارومیه هستند.

  • مشخصا در مورد دریاچه ارومیه چه خطراتی ما را تهدید می کنند؟

دکتر صراف: با هر بار وزش بادهایی که در منطقه ما امری طبیعی و عادی هستند، هشت میلیارد تن نمک به هوا برخواهد خواست. مصرف غذای پرنمک فشار خون را بالا می برد. حال اگر این نمک وارد هوایی شود که ما تنفس می کنیم چه حال و روزی پیدا می کنیم. ابتلا به بیماری های تنفسی، افزایش انواع سرطان و افزایش فشار خون، بیماری های چشمی، افزایش بیماری ها و مشکلات پوستی، مخاطرات روانشناختی و سقط جنین تنها بخش کوچکی از خطرات خشک شدن دریاچه ارومیه بر روی سلامت مردم در منطقه و سایر مناطق کشور هستند که پزشکان در موردشان هشدار می دهند.

  • از شاخص های آلودگی هوا صحبت کنیم. در نشست خبری رئیس اداره کل محیط زیست با خبرنگاران که در هفته دولت برگزار شده بود، دکتر اشتری مدیر کل این اداره اعلام کرد هیچیک از ۲۱۰ روزی که از امسال سپری شده است آلودگی هوا نداشته ایم. چرا در آمارشان به آلایندگی ذرات نمکی اشاره ای نکرده اند؟

دکتر صراف: من فکر می کنم طبق دستور مقامات دولتی آمار آلایندگی ذرات نمکی دریاچه محرمانه تلقی شده و انتشار آنها در رسانه ها ممنوع شده تا از سوء استفاده و بزرگ نمایی برخی رسانه های معاند جلوگیری شود. تا جایی که من اطلاع دارم آمار و اطلاعات شاخص های آلایندگی حتما به مقامات ذیربط و تصمیم گیر اعلام می شوند تا برای رفع مشکل چاره ای بیندیشند. توجه داشته باشید که سیاست می تواند شاخص های علمی را تغییر دهد.

  • دانشکده علوم پزشکی هم می گوید بسیاری از هشدارهای کارشناسان حدس و گمان های بدون مطالعه است و ما در خصوص آسیب هایی نظیر بیماری های ریوی و سرطان و مرتبط با ذرات نمکی دریاچه مستنداتی نداریم؟

دکتر صراف: بله؛ دانشکده علوم پزشکی راست می گوید که هیچ مستندی در خصوص آسیب هایی نظیر بیماری های سرطان و ریوی و فشار خون ناشی از تندبادهای سمی و نمکی ندارد. چرا؟ چون هنوز تحقیقات لازم و جامعی در این زمینه ها انجام نشده است. پس طبیعی است که مستنداتی هم وجود نخواهد داشت. شنیده ام که در دولت جدید و ریاست جدید دانشکده علوم پزشکی برای انجام مطالعات تحقیقاتی اهتمام جدی وجود دارد. اگر این تحقیقات با کمک کارشناسان خبره و کاربلد صورت گیرد، وضعیت شفاف تری بدست خواهد آمد. در آنصورت دیگر نمی گویند مستنداتی نداریم بلکه با ارائه مستنداتشان می گویند طبق این مطالعات خطراتی وجود دارد و ریسک ابتلا به آنها چقدر است یا ثابت می کنند که هیچ خطری وجود ندارد؟

  • دانشمندان و کارشناسانی هم هستند که نظرات مخالف شما را دارند و معتقدند وضعیت جدی و هشدار دهنده ای وجود ندارد؟

دکتر صراف: بله هستند کارشناسانی که حرف های اروپایی ها را می زنند بدون اینکه توجه داشته باشند که نظرات آنها بیشتر در مورد اقلیم و منطقه خودشان هستند. اکوسیستم قاره های اروپا و آمریکا قوی تر است. تاروپودش از هم گسسته نشده است. به تکنولوژیهای پیشرفته و برنامه های مدون و منطبق با اصول توسعه پایدار مجهزهستند.

اما اکوسیستم منطقه ما ضعیف است. به قدری این اکوسیستم ضعیف است که قادر نیست از انسان ها، گونه های جانوری و پوشش گیاهی اش در برابر هشت میلیارد تن نمکی که قرار است وارد هوا شود محافظت کند. برخی از کارشناسان معتقدند که در دراز مدت مشکلات به وجود آمده به خودی خود حل خواهند شد. اما در آینده ای که آنها وعده اش را می دهند، نه من و نه شما که فرزندانمان هم در آن آینده جایی ندارند. آینده زیبایی که وعده اش را می دهند بعد از نابودی چند نسل امروز بوجود خواهد آمد. اما آیا این آینده به درد من و شما می خورد؟ ما یک بار فرصت زندگی کردن داریم. چرا با وعده بهشتی زیبا در آینده، زندگی امروزمان را جهنم کنیم؟

استانداران و مسئولان محیط زیستی که همراه با آن کارشناسان به بارش های پاییزی دلخوش هستند و نه به برنامه ریزی های خودشان و وضعیت را عادی و طبیعی جلوه می دهند در واقع می خواهند از وظایف خود شانه خالی کنند. انسان متفکر زمان حالش را هم باید برنامه ریزی کند تا بتواند در برابر آینده آمادگی ایستادگی داشته باشد؛ نه اینکه امیدوار به بازیابی و ترمیم خودبخودی طبیعت و تغییرات اقلیمی اش باشد.

  • در پاسخ به سوال اول گفتید که گرمایش هوا پدیده ای جدی است که طبعات تاسف باری خواهد داشت. آیا به تاثیر همین تغییرات اقلیمی در مورد دریاچه ارومیه اعتقاد دارید؟

دکتر صراف: با کمی توضیح علمی متوجه نوع اعتقاداتم به تغییرات اقلیمی می شوید. اکوسیستم ها تابع شرایط بلند مدت هستند. ماکرو اقلیم (اقلیم بزرگ) و میکرو اقلیم (اقلیم کوچک و محلی) تعاریف جداگانه ای دارند. کاهش بارندگی در شرایط کوتاه مدت منجر به تغییرات در ماکرو اقلیم نمی شوند. از دیرباز آب و هوای منطقه ما خشک و نیمه خشک بوده است. در همین اقلیم بوده که دریاچه شور و پرنمک ارومیه شکل گرفته است. به عبارت بهتر این اقلیم توانایی بارشی کافی برای بوجود آوردن آن را دارا بوده و همچنان دارد. تا همین ۳۰ سال پیش نیز به خوبی و پر آبی از دریاچه اش محافظت کرده است. چند سالی است که با کاهش بارندگی روبرو هستیم که در محدوده میکرواقلیم قابل بررسی است. اما این کاهش بارندگی به قدری نیست که با تغییر در ماکرواقلیم روبرو شویم. آب و هوای اقلیم منطقه ما از خشک و نیمه خشک به بیابانی تغییر نکرده است. شرایط کوتاه مدت بارندگی هرگز موجب تغییرات ماکرو اقلیمی نمی شوند. آنچه از نظر علمی رخ داده است اندکی کاهش بارندگی است که در همین مورد هم باز خودمان مقصریم. ایجاد تغییرات در ماکرواقلیم دست ما نیست. تغییری در میزان تابش آفتات یا حرکت وضعی زمین و غیره که ماکرواقلیم را می سازند اتفاق نیفتاده است. آنچه تغییر کرده وضعیت اقلیم محلی ماست. تغییرات اقلیم محلی ناشی از اقدامات همه مردم منطقه است. وضعیت دریاچه ارومیه از سامانه های بارشی اقیانوسیه و قطبی خراب نشد بلکه از تغییرات کاربری که بر حوزه های آبریز دریاچه شکل گرفت رو به وخامت گذاشت. ۱۲۵ سدی که در منطقه احداث شده اند در ایجاد این وضعیت بسیار تاثیرگذار بوده اند. حال من ااز شما می پرسم با اطلاعاتی که به شما دادم آیا من یا خود شما می توانیم به تاثیرات تغییرات اقلیمی در این منطقه معتقد باشیم؟

  • مجبورم حرفهایتان را بپذیرم. نه تنها من بلکه عقل حکم می کند که همه مسئولان باید حرف های یک متخصص اقلیم شناس را بپذیرند و معتقد باشند که هیچگونه تغییرات ماکرو اقلیمی رخ نداده است. با این حال باز هم می خواهم از مسئولان استانی که چندان رغبتی به احیای دریاچه ارومیه ندارند، طرفداری کنم. رییس جهاد کشاورزی می گوید در تقابل امنیت غذایی مردم و احیای دریاچه ارومیه قطعا امنیت غذایی مردم بر احیای دریاچه مقدم است. ما نمی توانیم به خاطر نجات دریاچه، آب شیرین پشت سدهایمان را که مصارف کشاورزی و آشامیدنی دارند شور و غیر قابل استفاده کنیم. پاسخ شما چیست؟

دکتر صراف: در یکی از جلسات به یکی از مسئولان که امنیت غذایی مردم را مهم تر از احیای دریاچه ارومیه بیان می کرد گفتم که شما به غذای مردم می اندیشید به بهای از بین بردن تمدنشان. کشاورزی در این منطقه به معنای تخریب کل تمدن این منطقه است. نمی دانم چرا با پیش کشیدن امنیت غذایی مسیر علم را منحرف می کنند. همین گندمی که در دامنه های پرشیب کوهستانی کاشته می شود را می توان به یک سوم قیمت از طریق واردات تامین کرد. در دامنه پرشیب کوهستانی باید مرتع داری کرد نه کاشت گندم و گوجه فرنگی و هندوانه و محصولاتی که آب زیادی می طلبند. شرکت ستیران (شرکت آمایش سرزمین با مالکیت فرانسوی-ایرانی) در سال ۱۳۵۳ بعد از اینکه وضعیت اقلیمی منطقه را مطالعه کرد پی برد که بارش های این منطقه کافی نیستند و اکوسیستم در تامین آب مزارع ناتوان است. لذا اعلام کرد که در برخی از نقاط این منطقه نباید کشاورزی صورت پذیرد. فلسفه طرح ریزی الگوی کشت که به تصویب و تایید مسئولان رسیده به همین دلیل بوده است. کاشت، داشت و برداشت محصولات “آب بر” در الگوی کشت این منطقه ممنوع اعلام شده است. چرا اهتمام کافی برای جلوگیری از کاشت محصولاتی مثل گوجه فرنگی و غیره نمی شود؟ آبا می دانید بیش از ۸۰ درصد اسراف و هدرروی آب کشورمان در بخش کشاورزی اتفاق می افتد؟ شرکت ستیران زمانی نظرش را اعلام کرده بود که تکنولوژی های مدرن کشاورزی وارد ایران نشده بود. پیشنهاد بنده این است که اگر اصول آبیاری مدرنیزه و مکانیزه که با حداقل مصرف آب بیشترین بهره وری را به همراه دارد رعایت شده و در اختیار کشاورزان قرار گیرد زراعت در این منطقه می تواند به صورت محدود انجام گیرد؛ اما به شرطی که الگوی کشت رعایت شود و جلوی پِرتِ آب (هدررفت آب) گرفته شود.

  • با پیش آمدن جنگ تحمیلی و تحریم های ظالمانه بود که ما به فکر خودکفایی افتادیم و اقدامات زراعی خود را گسترش دادیم. فکر نمی کنید مجبور بودیم برای اینکه در مقابل دشمنان و استکبار جهانی تسلیم نشویم خودکفا شویم؟

دکتر صراف: وقتی با قدرتی مثل آمریکا در تقابلیم و غربی ها از مسئله امنیت غذایی سوء استفاده می کنند بنده هم به سیاسیون حق می دهم و دقیقا به همین علت است که به دستگاه دیپلماسی کشور پیشنهاد می کنم دامنه مذاکراتشان را گسترش داده و به محصولات غذایی و دارویی هم بسط و گسترش دهند. نباید همه فشار را به اکوسیستم وارد کنیم. ما که در باره همه مسائل قادر به مذاکره و امتیازگیری هستیم پس می توانیم این مسائل را نیز در مذاکراتمان با دولت های غربی بگنجانیم که مانع واردات غذایی و دارویی ما نشوند.

  • در صحبت هایتان به تقصیرات مردم اشاره کردید. واضح تر بگویید منظورتان از اینکه همه ما مقصریم چیست؟

دکتر صراف: آنهایی که پشت شعار تغییرات اقلیمی پنهان می شوند می خواهند وظیفه مردم و مسئولین را نادیده بگیرند. وقتی می گویم همه ما مقصر هستیم منظورم همان کسانی هستند که اصرار بر سد سازی در این منطقه داشتند. ۱۲۵ سد در منطقه ما ساخته شده است که برخی از آنها بر روی حوزه آبریز دریاچه ارومیه احداث شده اند. پس می بینید که مردم هم در ایجاد تغییرات اقلیمی سهیم هستند. همان مردم نیز امروز مجبورند تاوان آن سدسازی ها را بدهند.

  • آیا همین ۱۲۵ سدی که به خواسته کشاورزان و فشار نمایندگان مجلس ساخته شده اند نشان دهنده این نیست که ما در ۵۰ سال گذشته با مشکل کمبود آب روبرو بوده ایم. پس منطقه ما به آب شیرین بیشتر نیازمند است تا احیای دریاچه ارومیه. علاوه بر این در جهان با کمبود آب شیرین مواجهیم. افغانستان حق آبه ما را از سد هیرمند نمی دهد. ترکیه با احداث سد بر روی رودهای دجله و فرات جنگ آب علیه کشورمان آغاز کرده است. چین و سایر کشورهای پیش رفته با بارور کردن ابرها در آسمانشان پدیده ابر،دزدی و باران دزدی را رقم زده اند. لطفا نگویید که در این آشفته بازار جنگ آب انتظار دارید ایرانیان اندک نزولات آسمانیشان را هم با شور کردن در دریاچه ارومیه غیرقابل استفاده کنند؟

دکتر صراف: دلیل انتشار چنین اخباری نشان دهنده این است که با مسائل و موازین علمی برای احیای اکوسیستم آشنا نیستیم. این خبرها تناقض فاحش و آشکاری با دانش زیست محیطی دارند. این اخبار هیجانی هستند و آدرس غلط به مردم می دهند. کارشناسانی که از دانش کافی برخوردارند با این اخبار گمراه نمی شوند. آنها می دانند که پِرتِ آب در کشور بسیار مهم تر و تاثیرگذارتر از حق آبه هیرمند و سدسازی ترکیه و ابردزدی چینی هاست. قبلا هم گفتم در مصارف کشاورزی بیش از ۸۰ درصد آب به هدر می رود. با ۳۰ درصد این آب می توان همان مقدار محصولات کشاورزی را تولید کرد. هیچ نهاد و سازمانی نداریم که به صورت جدی بر روی کاهش مصرف آب در کشاورزی مطالعه کرده و برنامه های مدون و موثری ارائه دهد. ولی علاقه داریم کمبود آبمان را به گردن سایر کشورها ویا تغییرات اقلیمی بیندازیم. برخی ها علاقمند هستند با پیش کشیدن خبرهای هیجانی قصورات را به گردن دیگران بیندازند. این اخبار باعث می شوند کم کاری ها به چشم نیایند و کسی به رقم بالای پرت آب در داخل کشور توجه نکند.چرا؟ این یک عدم صداقت را نشان می دهد. به نظر من برای رفع مشکلات کم آبی باید نگاهمان به داخل و عملکرد خودمان باشد نه به اتفاقاتی که آن سوی مرزها می افتند. آیا ما حسابرسی آبی داریم؟ همه می دانیم مصرف آب و انرژی ایرانی ها چندین برابر سایر کشورهاست. ما باید به مقوله های برنامه ریزی و فرهنگ سازی توجه بیشتری کنیم. نباید ذهنیتمان را معطوف افغانستان بکنیم و بگوییم حق آبه ما را نمی دهد. یا به ترکیه اعتراض کنیم که چرا سد سازی می کند، مگر ما خودمان کم سد ساخته ایم. مردم ترکیه هم آدم هستند و روی همین کره زندگی می کنند. آنها هم نیاز به آب و سد دارند. به جای اینکه به چین بگوییم چرا ابرها را می دزدی باید مراقب ابرهای آسمان خودمان باشیم. برای گرم کردن خانه هایمان و برای راندن اتومبیل هایمان انرژی زیادی تولید و مصرف می کنیم. گرمای حاصل از مصارف ما بالا رفته و به کف ابرها می رسد که موجب هرچه بیشتر بالا رفتن آنها می شود. همین ابرها که به دلیل گرما، بیش از حد معمول بالا رفته اند توسط باد به نقاط دیگر جهان می روند. خودمان ابرها را از آسمانمان فراری می دهیم بعد اعتراض می کنیم که کشورهای دیگر ابرهای ما را در آسمانشان بارور می کنند. ابتدا باید خودمان از ابرهایمان محافظت کنیم. وقتی حسابرسی آبی نداشته باشیم چگونه می توانیم برای کاهش مصرف آب و جلوگیری از پرت آن برنامه ریزی کنیم؟ وقتی می گوییم طبیعت را دستکاری نکنید منظورمان این است که از هدررفت آب جلوگیری کنید. بدون مطالعه و نظرخواهی از کارشناسان زیست محیطی سدسازی نکنید. الگوی کشت را رعایت کنید. از تکنولوژیهای روز دنیا در آبیاری مزارعتان استفاده کنید. اما برخی دوست دارند با پیش کشیدن موضوعات سیاسی و هیجانی از مسئولیت شانه خالی کنند. بحث های سیاسی مباحث علمی را تحت الشعاع قرار می دهند. آنهایی که می خواهند سرشان سلامت باشد همان هایی هستند که در پشت این اخبار پنهان می شوند؛ اما این سرسلامتی باعث شده تا ما به جای توجه به ۹۵ درصد مشکلاتی که عملکرد خودمان ایجاد کرده به ۵ درصد تاثیراتی توجه کنیم که دیگران ایجاد کرده اند. مسئولان بیایند این ۹۵ درصد را رفع کنند بنده شخصا می روم آن ۵ درصد را از طالبان و ترکیه پس می گیرم. باید بپذیریم این خودمان بودیم که باعث شدیم دریاچه ارومیه خشک شود و این مسئله هیچ ارتباطی به کشورهای دیگر ندارد. باید از خود بپرسیم در این ده سال چه کرده ایم که دریاچه را خشکانده است؟

  • مسئولان  چندان نگران طوفان های نمکی نیستند. در گفتگویی که با یکی از آنها داشتم از راهکاری به نام مالچ پاشی و قیراندود کردن سطح خشک و نمکی دریاچه صحبت کرد. این راهکار چقدر علمی و عملی است؟

دکتر صراف: من هم در جلسات ستاد بحران دریاچه ارومیه شرکت کرده ام و از صفر تا صد مالچ پاشی آگاهم. هر کاری هزینه ای دارد؛ هم احیای دریاچه هزینه دارد و هم مالچ پاشی و مهار طوفان های نمکی. می دانم شرکتی که قرار بود این کار را انجام دهد درخواست چه مقدار هزینه کرده است. واقعیت این است که وقتی دودوتا چهار تا می کنیم می بینیم هزینه مالچ پاشی با هزینه احیای دریاچه چندان تفاوتی ندارد. درحالی که مالچ پاشی خسارت های جبران ناپذیری به محیط زیست وارد می کند. وقتی معایب مالچ پاشی را هم به هزینه های آن اضافه کنیم متوجه می شویم که اصلا طرح علمی و خوبی نیست. گذشته از هزینه ها به نظر من الان زمان اندیشیدن به مالچ پاشی نیست. هنوز فرصت کافی برای احیای دریاچه را داریم. اما سال بعد شاید دیر باشد. مالچ پاشی احیاء نیست. اگر بوسیله قشری از فرآورده های نفتی مالچ پاشی کنیم دریاچه را برای همیشه از دست خواهیم داد. زیبایی دریاچه از دست می رود. به جایش بوی بد و نامطبوع و منظره زشت و زمختی بر جای می ماند که هیچ گونه چذابیتی هم ندارد. از طرف دیگر مالچ پاشی جلوی نفوذ آب باران به زمین را می گیرد و آب به سفره های سطحی و زیرسطحی نفوذ نمی کند. سفره های زیرزمین منطقه خشک می شوند. زراعت از همینی هم که هست بدتر می شود. سیل آبهای زیادی اتفاق می افتند. تصور اینکه مالچ پاشی نفتی این منطقه چه تبعاتی به دنبال خواهد داشت خود داستان دیگریست. بعد از مالچ پاشی به جای طوفان های نمکی با طوفان های بدبوی نفتی و سموم ناشی از آن روبرو خواهیم شد. البته در میان مالچ ها، انواع رسی و شنی هم وجود دارند که نسبت به مالچ نفتی بسیار بهتر و کم عیب تر هستند و البته گران تر. اگر بنا باشد از چنین مالچی استفاده کنیم باید مطالعات دقیق تری صورت گیرد که آیا هزینه های مالچ پاشی در برابر هزینه های احیای دریاچه ارومیه در چه ترازی قرار دارند.

حال که از صفر تا صد دریاچه و مشکلاتش آگاه شدیم، تکلیف مردم و مسئولان دولتی هم روشن است. هیچ راهی جزء احیای دریاچه ارومیه نداریم. پس بیایید به دنبال مقرون به صرفه ترین راه یعنی همان احیای دریاچه باشیم قبل از آنکه خیلی دیر شود.

لینک کوتاه : https://taninebaran.ir/?p=2120

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

برچسب ها
ارتباطات شهرداری منطقه هشت تبریز استاندار آذربایجان شرقی استاندار آذربایجان‌شرقی اقتصاد بنیاد مسکن انقلاب اسلامی آذربایجان شرقی بنیاد مسکن انقلاب اسلامی استان آذربایجان شرقی بهروز حسین زاده بهروز حسین زاده مربی تیم‌ملی کاتای نونهالان تخلف دانشگاه تبریز دانشگاه علوم پزشکی تبریز رئیس دانشگاه علوم پزشکی تبریز رئیس سازمان جهادکشاورزی استان آذربایجان شرقی روابط عمومي سازمان مديريت و برنامه‌ريزي آذربايجان شرقي روابط عمومی دانشگاه تبریز روابط عمومی شرکت گاز استان آذربایجان شرقی روابط عمومی مدیریت شعب بانک توسعه تعاون آذربایجان شرقی روابط عمومی و امور رسانه حفاظت محیط زیست آذربایجان شرقی روابط‌عمومی اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی آذربایجان شرقی روح الله رشیدی روز معلم سازمان جهاد کشاورزی استان آذربایجان شرقی سازمان جهادکشاورزی استان آذربایجان شرقی شرکت آب و فاضلاب آذربایجان شرقی شرکت عمران سهند شرکت گاز استان آذربایجان شرقی شهرام دبیری شهرداری تبریز شهرداری منطقه هشت تبریز صادرات طنین باران طیبه شایان محیط زیست مدیرکل بهزیستی آذربایجان شرقی مشروطه معصومه درخشان هیئت کاراته آذربایجان شرقی هیات کاراته استان آذربایجان شرقی وابط عمومی مدیریت شعب بانک توسعه تعاون آذربایجان شرقی ورزش پایگاه خبری طنین باران پیام تسلیت کاراته کمیته امداد کمیته امداد آذربایجان شرقی