تاریخ : جمعه, ۲۸ آذر , ۱۴۰۴ Friday, 19 December , 2025

اخبار ویژه

شاعر بلند آوازه آذربایجان درگذشت پدر کسی که بهشتی زیر پایش نیست ولی زندگی را بهشت می کند روابط عمومی و جایگاه برباد رفته جایی که ما بودیم سگ صاحبش را نمی شناخت احیای امیدها برای احیای دریاچه در سایه مدیریت جدید خطر اعتیاد اینترنتی/ کودکان را دریابید اقدامات کافی برای واگذاری تراکتور انجام شده است برگزاری جشنواره شب چلّه در شهرستان‌های آذربایجان شرقی نوآوری باید به گفتمان مدیریتی تبدیل شود کاهش سوال برانگیز بودجه آذربایجان شرقی در سال آینده مال بد بیخ ریش صاحبش رئیس شورای داوران هیات کاراته بسیج آذربایجان شرقی استعفا داد یلدا یا ویترین اینستاگرامی؟ صله‌رحم؛ کوتاه‌ترین راهِ گرم شدن دل‌ها تنها ۱۵ درصد خاک ایران قابل کشت است؛ زنگ خطر برای امنیت غذایی قهرمانی تیم تیراندازی دختران دانشگاه تبریز در مسابقات منطقه‌ای به نام یلدا به کام لایک اینستاگرام پژوهش، مسیر بهبود روابط کار و توسعه بازار کار آینده است دعوای خواهران یلدا/ حسرت گذشته و دل‌تنگی نسل‌ها

0

صله‌رحم؛ کوتاه‌ترین راهِ گرم شدن دل‌ها

  • کد خبر : 5123
  • ۲۸ آذر ۱۴۰۴ - ۲۱:۳۲
صله‌رحم؛ کوتاه‌ترین راهِ گرم شدن دل‌ها
طنین باران، صله‌رحم یک شعار نیست؛ یک تمرین روزمره برای انسان ماندن است. تمرینی که اگر فراموش شود، انسانیت خودمان کم‌رنگ می‌شود.

طنین باران، چراغ نفتی قدیمی گوشه حیاط، هنوز سر جایش است؛ چراغی که سال‌هاست شاهد آمدن و رفتن آدم‌ها، خنده‌های عصرگاهی و حرف‌هایی بوده که همیشه راهشان را به دل پیدا کرده‌اند. این گزارش، قصه همان چراغ است؛ قصه صله‌رحم، از زبان سه نسل که هر کدام روایت خودشان را دارند؛ پدربزرگی که خاطره است، مادربزرگی که پناه است و عمویی که میان دیروز و امروز پل می‌زند.

خانه‌ها بزرگ شدند، دل‌ها کوچک‌تر

پدربزرگ روی تخت چوبی نشسته، در حالی که عصا کنارش و چشمانش با خاطره‌ها قدم می‌زنند، می‌گوید: آن وقت‌ها فامیل تفریح نبود که اگر وقت داشتی سر بزنی. فامیل، زندگی بود. اگر زمین داشتیم، با هم می‌کاشتیم؛ اگر عروسی بود، همه شریک شادی می‌شدیم. دستمزد نداشت؛ دل داشت. شب که می‌خوابیدی، خیالت راحت بود اگر در خانه‌ات باز بماند، یکی از خودت مراقب است.

می‌خندد و ادامه می‌دهد: خانه‌ها حالا بزرگ‌تر شده، ولی دل‌ها کوچک‌تر. ماشین‌ها تندتر می‌روند، اما آدم‌ها دیرتر به هم می‌رسند. آن زمان اگر کاری گره می‌خورد، اول می‌رفتیم سراغ بزرگ‌تر خانواده. اعتماد داشتیم؛ چون این اعتماد با سال‌ها نان‌ونمک ساخته شده بود.

از میراث می‌پرسم. مکث می‌کند، بعد آرام می‌گوید: دو چیز اگر بماند، همه‌چیز می‌ماند: حرمت و مسئولیت. حرمت یعنی بفهمی قبل از تو، کسی راه را رفته. مسئولیت یعنی بدانی امروز اگر دست گرفتی، فردا دستت گرفته می‌شود. این‌ها توی کتاب نیست؛ توی رگِ خانواده جریان دارد. فامیل، بیمه‌ای است که حق‌بیمه‌اش محبت است.

درد، وقتی تنها نیستی، دردِ کمتری دارد

آشپزخانه بوی نان داغ می‌دهد. مادربزرگ کنار سماور، با همان نگاه مهربان همیشگی، حرف را این‌طور شروع می‌کند:

سختی که می‌آید، آدم را می‌سنجد. مریضی، داغ عزیزانت، بی‌پولی… این‌ها مثل برف سنگین‌اند. اگر تنها باشی، می‌شکندت. اما وقتی خواهرزاده‌ای با یک قابلمه غذا بی‌خبر می‌آید، انگار نفس تازه می‌کنی.

دستش را روی سینه می‌گذارد و می گوید: آن لحظه‌ها، دارو فقط قرص نیست. دیدن کسی که دعوتش نکرده‌ای و آمده، خودش درمان است. آدم می‌فهمد هنوز تنها نیست؛ هنوز به جایی بند است.

از گسست می‌پرسم. صدایش جدی می‌شود: بزرگ‌ترین آسیب، بی‌ریشگی است. آدم بی‌ریشه، هر بادی میبردش. خانواده به ما می‌گوید کی هستیم، از کجا آمده‌ایم. وقتی این رشته پاره شود، آدم دنبال هویت‌های قلابی می‌دود. دوری از فامیل یعنی دوری از ریشه های خودت.

مادربزرگ می گوید: قدیم هم گرانی بود؛ سفره‌ها ساده‌تر، نان‌ها کوچک‌تر، ولی دل‌ها بزرگ‌تر. مردم می‌دانستند تنهایی، گران‌تر از هر چیزی است. اگر گوشت نبود، نان و پنیر بود؛ اگر پول نبود، یک چای داغ بود. مهم آمدن بود، نه آوردن. دیدارها خرج نداشت، اما سودش آرامش بود. امروز گرانی فقط جیب‌ها را خالی نکرده؛ دل‌ها را هم بی‌حوصله کرده. بهانه‌ها زیاد شده، فاصله‌ها طولانی‌تر. اما قدیمی‌ها یادشان نمی‌رفت که صله‌رحم خرج ندارد؛ حتی اگر خرجی داشته باشد، سودش بیشتر است.

پیام، جای دیدن را نمی‌گیرد

عمو علی موبایلش را کنار می‌گذارد و می‌گوید: ما نسلِ بینابین‌ایم. هم آن جمع‌ها یادمان هست، هم گرفتار این سرعتیم. امروز با یک پیام می‌شود احوال‌پرسی کرد، اما صمیمیت با ایموجی ساخته نمی‌شود. حضور، زمان می‌خواهد.

نفس عمیقی می‌کشد؛ کار، فاصله، شلوغی… همه می‌شوند بهانه. می‌گوییم وقت نداریم، اما واقعیت این است که وقت را جایی می‌گذاریم که زودتر نتیجه بدهد. صله‌رحم را می‌گذاریم برای بعد.

توصیه‌اش ساده و عملی است؛ باید آگاهانه برنامه‌ریزی کرد. دیدار را بگذارید توی تقویم، مثل یک جلسه مهم. اگر نمی‌شود هفتگی، ماهی یک‌بار. اگر راه دور است، فصلی. کیفیت مهم‌تر از تعداد است؛ پانزده دقیقه گفت‌وگوی واقعی، از ساعت‌ها گشتن در شبکه‌ها باارزش‌تر است.

و یک چیز مهم‌تر، گفتن “ببخشید” و “ممنونم” در فامیل ضعف نیست؛ بلوغ است. کدورت‌ها را بزرگ نکنید. صلحِ دل، از صلحِ خانه شروع می‌شود.

وقتی گفت‌وگوها به پایان می‌رسد، نور چراغ حیاط هنوز گرم و آرام در گوشه‌ای می‌تابد، سماور آرام می‌جوشد و حیاط همان حیاط است؛ اما من دیگر همان آدمِ اولِ ورود نیستم. از این خانه و از این خانواده خداحافظی می‌کنم، در حالی که یک فکر مدام در ذهنم می‌چرخد؛ شاید راز دوام یک جامعه نه در سرعت پیشرفتش، بلکه در تعداد دست‌هایی باشد که در لحظه‌های سخت، بی‌صدا به سمت هم دراز می‌شوند. این خانواده به من یادآوری می‌کند که صله‌رحم یک شعار نیست؛ یک تمرین روزمره برای انسان ماندن است. تمرینی که اگر فراموش شود، انسانیت خودمان کم‌رنگ می‌شود.

این خانواده یادآوری می‌کند که صله‌رحم فقط یادگاری از گذشته نیست؛ سرمایه‌ای برای آینده است. در جهانی که سرعت و فردگرایی، آدم‌ها را از هم دور می‌کند، خانواده همان خانه بزرگ‌تری است که اگر به آن برگردیم، هویت‌مان حفظ می‌شود و دل‌مان امن می‌ماند.

میراث پیوند، میراث ماندن است؛ ماندنِ آدم‌ها کنار هم، وقتی دنیا اصرار دارد تنهاشان کند

لینک کوتاه : https://taninebaran.ir/?p=5123

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

برچسب ها
#حامد_آقازاده آلودگی هوا ارتباطات شهرداری منطقه هشت تبریز استاندار آذربایجان شرقی استاندار آذربایجان‌شرقی اطلاعیه اقتصاد ایران بنیاد مسکن انقلاب اسلامی آذربایجان شرقی بنیاد مسکن انقلاب اسلامی استان آذربایجان شرقی بهروز حسین زاده بهروز حسین زاده مربی تیم‌ملی کاتای نونهالان تجلیل جهاد دانشگاهی حمله اسرائیل دانشگاه تبریز دانشگاه علوم پزشکی تبریز رئیس سازمان جهادکشاورزی استان آذربایجان شرقی روابط عمومي سازمان مديريت و برنامه‌ريزي آذربايجان شرقي روابط عمومی دانشگاه تبریز روابط عمومی شرکت گاز استان آذربایجان شرقی روابط عمومی مدیریت شعب بانک توسعه تعاون آذربایجان شرقی روابط‌عمومی اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی آذربایجان شرقی روز صنعت و معدن روز معلم سازمان جهادکشاورزی استان آذربایجان شرقی شرکت آب و فاضلاب آذربایجان شرقی شرکت عمران سهند شرکت گاز استان آذربایجان شرقی شهادت شهرداری منطقه هشت تبریز شکارچیان غیرمجاز طنین باران طیبه شایان قهرمانی محیط زیست محیط زیست آذربایجان شرقی مشروطه معصومه درخشان ورزش پایگاه خبری طنین باران کاراته کمیته امداد کمیته امداد آذربایجان شرقی یلدا