زن و مرد جوان در محوطه ورودی دادگاه حسابی سرو صدا به پا کرده اند. زن در حالی که دست دختربچه سه، چهار ساله ای را گرفته و به دنبال خود می کشد زیر لب حرف زده و می خواهد از یک زندگی نکبت بار نجات پیدا کند و مرد دست هایش را تا جلوی صورت بالا برده و می گوید” آروم باش، دادنزن، آبرو ریزی نکن، بیا بریم خونه حرف بزنیم. بهت قول میدم همه چی درست میشه، اصلا بیا بریم پیش اون آقا، اونو که قبولش داری، همون که می خواد مارو آشتی بده”.
با شنیدن سر و صدای این زوج جوان دو سه نفر از رهگذران نزدیک تر آمده و مرد جوان را به صبوری دعوت می کنند.از کسب و کار مرد جوان و حال و روزش می پرسند و او که غم و ناراحتی از چهره درهم و برهم کشیده اش پیداست مِنّ و مِن می کند” دیگه چطور می خواد باشه، هر روز جنگ اعصاب و دعواست” چند مرد میانسال دوره اش کرده اند خطاب به آنها می گوید” امروز وقت مشاوره داریم ولی این خانم لجبازی کرده و نمی آید، الا و بلا طلاق می خواهد. می گویم فرصت بده جبران می کنم ولی مُرغش یک پا دارد و قبول نمی کند” تا حرف مشاوره پیش می آید یکی از مردان میانسال می پرسد ویزیت مشاوره چقدر است؟ مرد جوان در حالی که عرق سر و صورتش را با پشت دستش پاک می کند می گوید” منظورم از مشاوره جلسه روانشناس نبود، دادگاه پرونده ها را به شورای حل اختلاف می فرستد و آنجا یک سری افراد به عنوان صلح یار پرونده ها را بررسی کرده و سعی می کنند با ریش سفیدی و صحبت کردن و متقاعد نمودن طرفین پرونده ها را ختم به خیر کنند. امروز قرار بود یک جلسه با آقای صلح یار داشته باشیم. اسمش یادم رفته ولی بهش میگن صلح یار”.
اولین بار بود عبارت صلح یار را شنیدم.با خود فکر می کنم افرادی که به عنوان صلح یار فعالیت می کنند حرف های زیادی در دل دارند و می توانند سوژه خوبی برای گفت و گو باشند.به کمک یکی از دوستان شماره آقای حسین پیشنماز محدث یکی از صلح یاران منطقه ۹ تشکیلات قضایی تبریز را پیدا کرده و تماس می گیرم.ارتباط برقرار می شود سلام و احوالپرسی کرده و خودم را معرفی می کنم.از اینکه موضوع همکاری صلح یاران برای رسانه ای جذاب شده که سراغ او رفته و می خواهد از نقش آنها در کاهش پرونده های قضایی و صلح و آشتی گزارش بنویسد اظهار خوشایندی دارد.برای روز بعد قرار حضوری هماهنگ می شویم آن هم بعد از نماز مغرب و عشاء در مسجد بقیه الله کوی شهید تجلایی.بعد از نماز مغرب و عشاء منتظر می شوم تا مسجد کمی آرام تر شود. تقریبا نیم ساعتی از اقامه نماز می گذرد و جلسه ما با حاج آقای پیشنمازی رسمیت پیدا می کند.
همان اول جلسه می گویم حاج آقا اولین جلسه ای است در طول کار رسانه ای که من بعد از نماز مغرب و عشاء آن هم در مسجد گفت و گوی خبری و رسانه ای دارم و او هم جواب می دهد” خدا شما را حفظ کند که موضوع صلح و آشتی و کاهش پرونده های قضایی را پیگیری می کنید”صحبت های مقدماتی را تمام می کنم.
صلح یاری و کاهش پرونده های قضائی
خب حاج آقا چطور شد که شما صلح یار منطقه ۹ تشکیلات قضایی تبریز شدید؟ در سند تحول و تعالی قوه قضاییه، ایجاد و ترویج صلح و سازش، حل و فصل اختلافات از طریق شوراهای حل اختلاف مورد توجه ویژه قرار گرفته و بر حل و فصل دعاوی از طریق جایگزینهای قضایی تاکید شده است. یکی از این جایگزین ها همکاری با صلح یاران است.سازمان تبلیغات اسلامی آذربایجان شرقی با تشکیلات قضایی تفاهم نامه و قراردادی امضاء کرده بودند. بر اساس آن و منطقه بندی که انجام گرفته بود ۳۰ الی ۴۰ نفر از افراد سرشناس، مورداعتماد، شاخص، خوشنام، متعهد، صاحب کلام و نفوذ و مورد وثوق اهالی آن منطقه از بین افراد فعال دد مساجد، حسینیه یا هئیت ها انتخاب کنند. بنده هم یکی از منتخبین و با عنوان صلح یار اجتماعی و افتخاری انتخاب شده و به تشکیلات قضایی معرفی شدم.حاج آقای پیشنمازی در حالی که کاغذهای زیر دستش را مرتب می کند” خانم خبرنگار اجازه بده برگه صلح یاری را پیدا کرده و نشان بدهم.یادم می آید آن جلسهای که به عنوان صلح یار معرفی شدم پائیز سال ۱۴۰۰ بود. بعد از آن هر چند وقت یک بار پرونده هایی از طرف شورای حل اختلاف شهید قدوسی و ولیعصر به بنده ارسال می کردند.
از لابه لای برگه هایی که در دستش است برگه ای را بیرون می کشد ” این برگه را ببین، می توانی عکسش را هم بگیری. این حکم صلح یاری من است که ستاد ملی صبر برای صلح، بخشایش و رضایت با امضای آقای خلیل اللهی صادر کرده است.”چشم عکس هم می گیرم.مشغول عکس گرفتن می شوم و او از موضوعات پرونده ها حرف می زند” بیشتر پرونده هایی که برای صلح و آشتی برایم می فرستند اختلافات خانوادگی و بیشتر طلاق، اختلاف مالی ، اختلاف قومی و قبیله ای، دعوا و ضرب و جرح است.”

پرونده ای با ۱۵ نفر طرف قرارداد
از او می خواهم در مورد پرونده هایی که به صلح منجر شده تعریف کند. کمی مکث می کند. حس می کنم در ذهنش پرونده ها را دسته بندی می کند و آخر سر یکی از آنها را بیرون کشیده و می گوید” در یکی از پرونده ها ۱۵ نفر طرف قرارداد بودند. دعوا منطقه ای و بر سر مِلک بود.در دو منطقه محروم فردی در املاک، ملکی را داد و ستد کرده بود. فروشنده سند را امضاء نمی کرد و ملک را تحویل نمی داد و خریدار هم ملک خریداری شده اش را می خواست. اختلاف و درگیری بالا گرفته بود به حدی که به دعوا و درگیری فیزیکی منجر شده بود حتی یادم است می گفتند با بیل و کلنگ به در خانه هم رفته و شدید دعوا می کنند.وقتی این پرونده را مطالعه کردم وارد عمل شده و برای ختم به خیر شدن این اختلاف و صلح و آشتی بین آنها اقدام کردم.۷ یا ۸ نفر از هر دو خانواده فروشنده و خریدار را دور هم جمع کرده و خودم را معرفی کردم که صلح یار هستم و هدفم کمک کردن به شما دو خانواده است. توجه داشته باشید به هر مطلبی که من در این نامه مینویسم آقای قاضی در دادگاه در رای که صادر می کند ترتیب اثر میدهد.وقتی حواسها جمع شد اول به آنها توپ و تشر آمدم این چه رفتاری است که دارند. آنها را سرزنش کردم که مواظب رفتار و حرف هایی که می زنند باشند و بیشتر از این بدقولی و بدعهدی نکنند.به آنها گفتم اگر یک اختلاف کوچک را به دعوای طایفهای بکشانید همه شما بی بروبرگرد و بدون سوال و جواب بازداشت می شوید و پایتان گیراست. آن شب یک وکیل هم با ما آمده بود تا در مورد جنبه حقوقی موضوع صحبت کند.
وقتی نسبت به اشتباهی که داشتند آگاهی پیدا کردند یک نامهای به شعبه مربوطه نوشته و صلح کردن آنها را صورت جلسه کردیم تا در رای نهایی ترتیب اثر بدهد. بعد هم صلح نامهای بین دو خانواده نوشته شد و به یمن آشتی کنان شیرینی آوردند و روبوسی کردند.آن شب صحبتهایمان تا ساعت یک یا دو نصف شب طول کشید ولی خوشحال شدم که ختم به خیر شد.
رعایت حق همسایه
موضوعات شهری و اجتماعی هم جزوی از پروندههای صلح یاران اجتماعی است که حاج آقای پیشنمازی به آن اشاره میکند” یکی دیگر از پرونده هایی که ارجاع شده بود مربوط به شکایت در موضوع مزاحمت آپارتمانی، با صدای بلند موسیقی و سگ گردانی در آپارتمان بود. برای حل این موضوع هم با فردی که مراعات حال همسایگان را نمی کرد تماس گرفتم و در مورد حق همسایگان نسبت به همدیگر و آداب و معاشرت اجتماعی باهم صحبت کردیم و این فرد متوجه اشتباهش شد و دیگر آن رفتارها را انجام نمیداد و آن همسایهای که شاکی بود خودش تماس گرفت و تشکر کرد که موضوع حل شده است.
چکی که پاس شد
حاج آقای پیشنمازی از اینکه بتواند برای گره گشایی از کار مردم اقدامی انجام دهد خدا را شکر می کند و مدام لابه لای حرف هایش می گوید این عنایت خداوند است که بخواهد با پیگیری من مشکلی از بنده خود را حل کند. پس جای هیچگونه غرور و تکبر ورزیدن وجود ندارد.حاج آقا پرونده های قرض و بدهی هم دارید؟ بله چند مورد از پرونده هایی که به دستم رسیده بود مربوط به بدهی افراد بود.یکی از آنها فردی بود که بابت بدهی در مقابل جنس خریداری شد چک داده بود ولی در موعد مقرر نتوانست مبلغ چک را واریز کند. فرد طلبکار هم اعلام کرده بود الا و بلا شکایت می کنم. من با فرد شاکی تماس گرفته و ضمن عذرخواهی گفتم لطفا شکایت نکن، چک را بیاور تا مبلغ چک را نقدی پرداخت کنیم. شکر خدا این پرونده هم با خوشی تمام شد.در چند مورد از پرونده افرادی که نیازمند بوده و بابت مبلغ کمی بدهی شاکی دارند آنها را نیز به دوستانی که در صندوق قرض الحسنه داریم معرفی می کنیم تا با گرفتن وام بدهی خود را پرداخت کنند.
۵۰ پرونده را بررسی کردم
او با اشاره به تعداد پرونده هایی که در این مدت بررسی کرده است می گوید” در این مدت حدود ۵۰ عدد پرونده به بنده ارجاع شده است. تعدادی از پرونده ها به صلح منجر شده، تعدادی هم در دست بررسی هستند و تعدادی هم متاسفانه صلح نشده است.
پروندههای خانوادگی سوهان روح
پرونده هایی که مربوط به اختلاف زن و شوهرهای جوان و میانسال است حاج آقای پیشنمازی را ناراحت می کند. وقتی می خواهد از آن پرونده ها صحبت کند با حالت ناراحتی که در چهره اش نمایان می شود ادامه می دهد: متاسفانه گاهی اوقات شاهد پرونده هایی هستم که مربوط به خیانت و اختلاف بین زوجین است. شکاکیت و بدبینی زن و شوهر نسبت به همدیگر خانواده ها را متلاشی می کند.وقتی پرونده ها را مطالعه می کنم و می بینم مردی خانه خودش را به نام همسرش زده و اکنون خودش اجازه ورود به آن خانه را ندارد یا خانمی که از رابطه مشکوک شوهرش با خانم های دیگر صحبت می کند برای من آزاردهنده و ناراحت کننده است.
صدقه ای ارزشمند
تاثیر این کارها در زندگی شخصی شما چیه؟ حاج آقا برای پاسخ به این سوال آیات قرآنی را یادآور می شود” آیات نورانی قرآن کریم همیشه در مورد صلح و آشتی صحبت می کند و ما باید به فرمایشات نورانی آن عمل کنیم. وقتی من و بقیه دوستانی که صلح یار هستند برای حل مشکل فردی تلاش می کنیم مشکلات خودمان توسط خدا حل می شود و من این موضوع را بارها به عینه در زندگی خودم می بینم. علاوه بر قرآن کریم در روایات مختلف نیز به صلح و سازش بین دو مومن تاکید شده نشانگر فضیلت آن در پیشگاه خداوند است به طوری که از آن به عنوان صدقه ای ارزشمند یاد شده است. وجود صلح یاران در کنار شورای حل اختلاف در بحث صلح و سازش بسیار اثربخش است.
پرونده نمیفرستند
آقای پیشنمازی در پایان صحبت های خود از اینکه چند ماهی است دیگر پروندهای برای صلح و سازش به او ارسال نمیشود اظهار ناراحتی کرده و می گوید: قبل از این صلح یاران افتخاری فعالیت میکردند و هیچ کدام از آنها مبلغی دریافت نمیکردند و فعالیت آنها کاملا رایگان بود. اما اخیرا برای کار صلح یاری هزینهای (مبلغش را نمیدانم) در نظر گرفتهاند.از آنجایی که تعدادی از صلح یاران از کارکنان قوهقضائیه هستند پروندهها بین آنها تقسیمبندی میشود و برای هر پروندهای که به صلح منجر شود حکم ماموریت میزنند بنابراین پروندهها را دیگر برای من که صلح یار افتخاری هستم ارسال نمیکنند. در حالی که قبلا در یک هفته دو پرونده برای صلح و آشتی ارسال میشد.