با وجود برنامه ریزی های چند ساله، داشتن شورای شهر فعال و کارشناسان متعدد شهری پروژه ها ترافیکی خروجی قابل توجهی ندارد و بیشتر در حد مسکن عمل می کنند چون نگاه کلی و مطالعه جامع در طرح پروژه ها به چشم نمی خورد.
زیرگذر و روگذر احداث می کنند ترافیک به چهار راه بعدی انتقال پیدا می کند مسیر گشایی می کنند در قسمتی دیگر مسیری بسته می شود. مهم تر از همه اینها در بحث ترافیک پروژه مسیر بی آرتی آمده بود علاوه بر کاهش ترافیک فرهنگ استفاده از وسائط نقلیه عمومی را بین مردم افزایش دهد. اما الان مانند استخوانی در قلوی شهروندان است نه می توانند با رضایت، از خدمات این پروژه استفاده کنند نه می توانند کنار بگذارند.
عدالت شهری ایجاب می کند مسیر و رفت آمد مردم هموار باشد و ترافیک شهری حدالامکان کاهش پیدا کند حدود ۱۷ سال پیش متخصصین امر جمع شدند و برای کاهش ترافیک و سهولت تردد نسخه ای پیچیدند. چاره کار را در استفاده از وسیله نقلیه عمومی دیدند.
یادم می آید وقتی پروژه مسیر بی آر تی کلید خورد مخالفین زیادی داشت و بیشتر مخالفین کسبه و بازار بودند و علت مخالفت خود را کم رونق شدن کسب کارشان عنوان می کردند که نمی توانند با وسیله نقلیه اجناس خود را به راحتی سابق جابجا کنند یا میله های وسط خیابان مانع از عبور و مرور آسان مشتریانشان از آن طرف خیابان به دیگر سویش می شود.
البته پیش بینیشان هم درست از آب در آمد از نظر آژانس های املاک خیابان امام به دو قسمت پر رونق و کم رونق تقسیم شده است.
مدیران متفکر آن زمان این موارد را، ایرادهای بنی اسرائیلی می دانستند به همین دلیل، با قدرت تمام، در برابر منتقدان ایستادند تا پروژه اجرا شود.
پروژه طویل بی آرتی هیچ وقت به صورت کامل افتتاح نشد و حدود ۹ سال تمام هر سال بهسازی می شد.
دیگر کسبه کوتاه آمده بودند اما انتقادات دیگری مطرح می شد بزرگترین آنها آسفالت معیوب این مسیر بود به طوری که هر آسفالت ریزی که انجام می شد یک ماه هم دوام نمی آورد. با تردد اتوبوس ها، آسفالت جمع می شد و مسیر بی آر تی را تپه تپه می کرد که باعث استهلاک ماشین ها و آزرگی رانندگان و مردم می شد.
مشکل آسفالت شهری چند سالی مورد چالش رسانه ها قرار گرفت و بالاخره مسئولین امر از خر شیطان پایین آمدند و کارشناسان آسفالت را مجاب کردند تا مرغوبیت لازم را به آسفالت بدهند اما باز هم این پروژه بی مشکل نماند و مشکلات جدید تر به وجود آمد با توجه به اینکه برخی مسیرها منحصرا فقط برای اتوبوس های بی آر تی تعبیه شده بود مسافران مسیر بی آرتی به شکل قابل توجهی افزایش می یافت و تعداد اتوبوس ها هم کفاف مسافرین را نمی داد.
اجبار استفاده از اتوبوس های بی آرتی به دلیل نبود وسائط نقلیه دیگر، و سرعت خوب جابجایی مسافرین، مهمترین دلایلی بود که مردم را در داخل اتوبوس روی هم تلنبار می کرد.
اکنون ۱۶ سال است اتوبوس های بی آر تی فعالیت می کنند نه مشکل کسبه حل شده و نه مشکل آسفالت به صورت کاملا برطرف شده است و نه مردم از خدمات اتوبوس های مسیر بی آرتی راضی هستند به این فکر می کنم شاید منوریل گزینه بهتری بود.
بودند کسانی که در زمان تصمیم گیری، پروژه منوریل را برای کاهش ترافیک و جابجایی بهتر مسافرین پیشنهاد دادند..
بودند کسانی که بر تسریع و اتمام هر چه سریعتر مترو پافشاری می کردند همان متروی که از زیر مسیر بی آرتی رد می شود..
این که کدام یک گزینه بهتر و عادلانه ای برای شهر تبریز بود را نه من می توانم بگویم نه شما؛ فقط کارشناسان مرتبط می توانند نظردهند کاری که مسئولسن شهرداری و شورای شهر آن زمان انجام ندادند.
شهردار وقت برای افتتاح پروژه سریع و ارزان قیمت بی آرتی اصرار فراوان داشت تا هرچه سریعتر کارنامه ای درخشان از خود برجای گذارد.
این رفتار سلیقه ای، هم اکنون نیز گریبان مسئولین شهری را گرفته است. آنهایی که می خواهند پروژه های نیمه تمام شهرداران سابق را افتتاح کنند، همان هایی هستند که به کتابچه برنامه راهبردی عملیاتی شورای شهر بی توجهی می کنند.
دانش امروزمان می گوید سرنوشت پروژه های نقطه ای و موضع محور بدون در نظر گرفتن مطالعات جامع و کلی نگر به کلانشهر تبریز، سرنوشتی جز بی آرتی فعلی را ندارند.